ابریشمین |
« شو پنهاور»، فیلسوف آلمانی، در حالی که برای سوالات آزار دهنده اش به دنبال پاسخی می گشت، در خیابان پرسه می زد. وقتی از کنار باغی گذشت، تصمیم گرفت بنشیند و گلها را تماشا کند. یکی از اهالی آنجا رفتار عجیب فیلسوف را دید و پلیس را خبر کرد. چند دقیقه بعد، افسری به شوپنهاور نزدیک شد و بی ادبانه پرسید: کی هستی؟ شوپنهاور سراپای پلیس را برانداز کرد و گفت: اگر بتوانید به من کمک کنید که جواب این پرسش را پیدا کنم تا ابد سپاسگذار شما خواهم بود... «دومین مکتوب» [ یکشنبه 90/10/4 ] [ 6:21 عصر ] [ ابریشمین ]
[ نظر ]
|
|
[ طراحی قالب وبلاگ : نایت سلکت ] [ Weblog Themes By : sibtheme ] |